قدیمی ترین هتل دنیا با نام "هوشی ایز رویکان" در منطقه اوز اونسن از کماتسو در ایشیکاوا ژاپن واقع شده است.
این هتل در سال 717 میلادی بنا شده است و به عنوان قدیمی ترین هتلی که هم چنان به فعالیت خود ادامه می دهد در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسیده است.
تصاویر زیبای این هتل قدیمی حاکی از فعالیت آن بعد از قرن ها ست.



ورودی هتل

نمای برفی هتل

پل عبوری به هتل

محوطه هتل در فصل پاییز

کارهای قدیمی به جا مانده در محوطه هتل

حضور تکنولوژی در قدیمی ترین هتل جهان

استخر چوبی و قدیمی آب گرم

امکانات استفاده از چشمه های آب گرم

محوطه بیرونی
 

عکسهایی از گوشه و کنار این هتل زیبا و کهن

شاید برای بسیاری از ما هر از گاهی این سوال به ذهن خطور کند که چرا رنگ زرد برای تاکسی ها در بسیاری از کشورها معمول شده و در واقع فلسفه انتخاب رنگ زرد برای تاکسی ها چیست؟

در سال 1908 میلادی «آلبرت راک ول»، مدیر و موسس شرکت حمل و نقل «New Departure» در شهر «بریستول» در ایالت «کنکتیکت» آمریکا به منظور ارزیابی سیستم تاکسیرانی اروپا عازم این قاره شد با این امید که شاید بتواند سیستم مشابهی را در شهر واشنگتن دی سی نیز راه اندازی کند.
در آن زمان در شهرهای «ویکاف»، «چرچ» و «پارتریج» نیز تعدادی از تاکسی های زرد و نارنجی رنگ «راک ول» که در سال 1909 میلادی در خیابان های منطقه «منهتن» تردد می کردند، استفاده می شدند.
در ماه مارس 1910 میلادی، شرکت تاکسیرانی کانکتیکت و در واقع رؤسای شرکت حمل و نقل New Departure، مسئولیت مدیریت و کنترل تاکسی های شهرهای ویکاف، چرچ و پارتریج را برعهده گرفتند.
اما بالاخره در تاریخ چهارم آوریل 1912 میلادی کمپانی تاکسیرانی «Yellow Taxicab» با تاکسی های زرد رنگ خود وارد میدان شد.
نرخ کرایه های تاکسی این شرکت در آن سال ها برای هر 1.6 کیلومتر، 50 سنت بود. بعلاوه در میان مدیران و سرمایه گذاران این شرکت، آلبرت راک ول و شرکت تاکسیرانی کانکتیکت نیز حضور داشتند.
شرکت Yellow Taxicab اندکی پس از تاسیس، با شرکت Cab and Taxi ادغام شد و به پشتوانه قدرت شرکت Connecticut Cab، این تجارت نوپا توانست بخش اعظمی از بازار نیویورک را به خود اختصاص دهد. اما حیات مستقل این شرکت بسیار کوتاه بود و در نهایت جنگ کرایه ها و محدودیت ها منجر به ادغام این شرکت با شرکت حمل و نقل Mason-Seaman در سوم مارس 1914 میلادی شد.
از سوی دیگر در سال 1914 میلادی شرکت Yellow Cab شیکاگو از سوی «جان هرتز» تاسیس شد. تاکسی های این شرکت با طراحی ویژه و موتور چهار سیلندر با هدف کاربری تاکسی از سوی شرکت Racing Body تجهیز شدند.

بنابر اعلام مسئولان شرکت Yellow Cab، فلسفه رنگ و نام «زرد» که از سوی «جان هرتز» برای این شرکت انتخاب شده به دنبال یک مطالعه از سوی دانشگاه شیکاگو صورت گرفته است. این تحقیق نشان می دهد رنگ زرد، آسان ترین رنگ برای تشخیص و دیدن است.
به گزارش سایت اینترنتی کالرلاورز، با وجود تاکسی های زرد رنگ در نیویورک و تاکسی های مشکی رنگ در لندن و نیز تاکسی های صورتی رنگ در مکزیکوسیتی به نظر می رسد که اکنون در شهرهای مختلف رنگ های متفاوتی برای تاکسی ها تعیین می شود.

سانفرانسیسکو

البته در حالی که رنگ بسیاری از تاکسی ها طوری انتخاب می شوند که برای مسافران براحتی قابل تشخیص باشند اما برخی تاکسی ها نیز با توجه به شرکت های مختلف گرداننده آنها رنگ های متفاوتی دارند مثلا در شیکاگو برای تاکسی ها یک رنگ مشخص و واحد وجود ندارد و رنگ آنها بر اساس شرکت های گرداننده شان انتخاب شده است.
 

مکزیک

از سوی دیگر در برخی موارد رنگ تاکسی ها مانند شهر بوستون تحت حمایت قانون است. در مکزیکوسیتی نیز تاکسی هایی با رنگ زرد، سبز و سفید با یک نوار قرمز رنگ در اطراف آنها وجود دارد. هم چنین در این شهر تاکسی های صورتی رنگی وجود دارد که منحصراً متعلق به زنان هستند.

چین

نکته جالب تر اینکه در شهر شانگهای چین، تنها شرکت هایی حق انتخاب رنگ تاکسی های خود را دارند که بیش از هزار دستگاه تاکسی داشته باشند که در این صورت می توانند رنگ تاکسی های خود را از بین هشت رنگ تعیین شده، انتخاب کنند.

هرچند طراحی مد لباس چندان کار ساده ای نیست اما ظاهرا طراحان لباس های غربی وقتی دیگر چیز جدیدی برای ارائه ندارند لباس هایی بسیار عجیب و غریب و کاملا بی محتوا را ارائه مینمایند!!!

زشت ترین دختر دنیا در کنار خانواده اش

خانه ای در آیسلند که نمایی ازعلف و یونجه دارد

بدبخت اون کسی که هامر بیفته دنبالش. آخه وقتی یه تیکه آهن دو هزار کیلویی داره با ۲۴۰ تا حرکت می‌کنه، دیگه هیچ رقمه نمی‌شه وایسه. مثه اینه که تو جنگ داری با یه موتورگازی از دست یه زره‌پوش در می‌ری. شایدم بدتر. اولا می‌گفتن پلیس تگزاس داره فیلم بازی می‌کنه. ولی بعدش دیدن که نه، داستان واقعیه. از اونجایی که هر ایالت ساز خودشو می‌زنه، بر و بچه‌های تگزاس هم از مهندسای آلمانی خواستن یه چیزی بسازن که کلا نه نگه. فرض کن دارن یکی رو تعقیب می‌کنن. لازم نیست تو بلندگو مدام خواهش کنن وایسا وایسا. فقط کافیه بگن ماشین ما یه موتور ۷ لیتری سوپرشارژر داره که ۷۰۰ اسب‌بخار نیرو تولید می‌کنه. صفر تا صدش ۶٫۵ ثانیه است تا ۲۵۰ تا هم راحت می‌ره. شک نکن یارو خودش نم‌نم می‌ره سمت کلانتری.
خسته شدیم بس که توی مجله‌های تخصصی خودرویی و سایت‌های مختلف مطالب خشک و فنی درباره اتومبیل خواندیم. یک عمر درگیر ادبیات نظامی و رسمی کتاب‌های درسی بودیم و هستیم، کافی نبوده؟ حالا یک‌بار هم که شده می‌خواهیم درباره ۱۰ خودرو پلیسی سریع دنیا با لحن خودمانی حرف بزنیم.

Carbon Motors E7

آمریکایی‌ها نه که خیلی کشور جرم‌خیزی دارن، مجبورن همش آماده‌باش، باشن. تا حدی که «کربن موتورز» واسشون فقط ماشین پلیس می‌سازه. بحث اونقدر جدیه که کمپانی سازندش تا ۳۵۰ میلیون دلار رو پروژه‌اش سرمایه‌گذاری کرده. البته یجورایی هم از «فورد» کمک می‌گیره‌ها. E7 از اون مدل‌هایی است که فقط دنبال یارو می‌کنه. نه بوقی نه آژیری. هیچی. طرف به محض این که جمالشو توی آینه ببینه، وا می‌ده. خودشو خراب نکنه خوبه. همچین اخم کرده که انگار قضیه توهین به ناموس و این حرفاست. اولین سری رو فرستادن تو اتوبانای ایندیانا‌ واسه خفت‌گیری اراذل و اوباش. البته پلیس ایالتی، علی‌الحساب یه هزارتایی سفارش داده تا ببینن بعدش چی‌ می‌شه. با یه موتور ۶ سیلندر خطی ۲۵۰ اسب‌بخاری، صفر تا صد رو تو ۶٫۵ ثاینه پُر می‌کنه. تازه سرعت نهاییش ۲۴۸ کیلومتر در ساعته.
 

Dodge Charger

اگه توی شیکاگو واسه یه نور بالای بی‌مورد، چهل‌تا «Charger» کوبوندن بهت، شاکی نشو. این دوج‌ها مخصوص عملیات ضربت ساخته شدن. البته به نظر می‌رسه پلیس فدرال، واژه ضربت رو واسه راننده‌هاشون خوب جا ننداخته. چون قیمت هر کدومشون با احتساب لوازم اضافی از ۳۰ هزار دلار بالاتر می‌زنه، ترجیح می‌دن از فورد Crown استفاده کنن. همون ماشین پلیس‌هایی که توی فیلمای آمریکایی زرتی راه رو می‌بندن و زرتی هم داغون می‌شن. دوج چارجر با موتور حجیم ۵٫۷ لیتری هشت سیلندرش که ۳۶۰ اسب‌بخار هم قدرت داره، می‌تونه صفر تا ۱۰۰ رو تو ۶ ثانیه بره. بعدش هم اگه دوس داشت سرعت نهایی ۲۳۵ کیلومتر در ساعتی رو تجربه کنه. سال ۲۰۰۸ سایت nowlebanon گفت که آمریکا ۹۷ دستگاه از اینا رو داده به لبنان و کویت و بحرین. البته به عنوان هدیه.
 

Ferrari 612 Scaglietti

فراری تو انگلستان؟ جالبه. یه بار «Observer» نوشت آمار جرم و جنایت تو قلب لندن افزایش پیدا کرده. چون پلیس نمی‌تونه به راحتی درگیر بشه. علت اصلی هم اینه که ماشیناشون گرونه. با این اوصاف اگه خیال کردین همین جماعت، رفتن ۳۰۰ هزار دلار پول فراری دادن، کور خوندین. فراری خودش به مناسبت شصتمین سالگرد تاسیس برند «اسکاگلیتی»، یه نمونه هدیه داده به انگلیسیا. از اون‌ور، خبر می‌رسه که این ماشین فقط مسیر بین لندن و بلفاست رو به صورت نمادین می‌ره و می‌یاد. تو بگو یه حرکت اضافی. ابدا. فکر کن تو یه صحنه تعقیب و گریز، اینا زنگ می‌زنن یه سری دیگه بیان برن دنبال اهالی بزه. کاش می‌دونستن از موتور ۱۲ سیلندر این ماشین ۵۴۰ اسب‌بخار نیرو درمی‌یاد. ای کاش می‌دونستن صفر تا صدش ۴٫۲ ثانیه‌‌ست و سرعت نهایی‌اش ۳۱۲ کیلومتر در ساعت.
 

Ford Taurus

از بانکی در منهتن سرقت می‌شود. کسی کشته نشده. سارقین خطرناک نیستند. اما مشکل چیز دیگریست. کسی نمی‌تواند آن‌ها را بگیرد. اینجاست که بخش Interceptor وارد عمل می‌شود. در نسخه جدید Hot Pursuit بازی نید فور اسپید، خودروهای پلیس مجهز به سیستمی هستن که می‌تونن یه جریان با فرکانس‌های ولتاژ را به سوی خودروی مظنون شلیک کنند. ببخشید ولی این فورد اصلا چنان چیزی ندارد. همین‌جوری خواستم بگم که اون جنگولک بازیا، الکیه. اما به جاش تاروس، یه چیزی ساخته که بهش می‌گن توربو بوست. فارسیش می‌شه شتاب خوف. آقایون دله دزد با ماشینی طرف هستند که موتوری ۶ سیلندر به قدرت ۳۶۵ اسب‌بخار قدرت داره. شتابش هم چیزی تو مایه‌های شیش ثانیه است. اراده کنه می‌تونه به سرعت نهایی ۲۵۰ کیلومتر در ساعت هم برسه. اگه اراده کنه.‌
 

Hummer H2

بدبخت اون کسی که هامر بیفته دنبالش. آخه وقتی یه تیکه آهن دو هزار کیلویی داره با ۲۴۰ تا حرکت می‌کنه، دیگه هیچ رقمه نمی‌شه وایسه. مثه اینه که تو جنگ داری با یه موتورگازی از دست یه زره‌پوش در می‌ری. شایدم بدتر. اولا می‌گفتن پلیس تگزاس داره فیلم بازی می‌کنه. ولی بعدش دیدن که نه، داستان واقعیه. از اونجایی که هر ایالت ساز خودشو می‌زنه، بر و بچه‌های تگزاس هم از مهندسای آلمانی خواستن یه چیزی بسازن که کلا نه نگه. فرض کن دارن یکی رو تعقیب می‌کنن. لازم نیست تو بلندگو مدام خواهش کنن وایسا وایسا. فقط کافیه بگن ماشین ما یه موتور ۷ لیتری سوپرشارژر داره که ۷۰۰ اسب‌بخار نیرو تولید می‌کنه. صفر تا صدش ۶٫۵ ثانیه است تا ۲۵۰ تا هم راحت می‌ره. شک نکن یارو خودش نم‌نم می‌ره سمت کلانتری.
 

Jaguar XF

نه مثه اینکه بریتانیای کبیر اون‌قدرها هم ندار نیست. قرار شده در یک طرح آزمایشی، پلیس ایالت «استفرد» از جَگ به عنوان خودرو رسمی خود استفاده کنه. حالا کِی این آزمایش به نتیجه می‌رسه معلوم نیست. اما انصافا این‌بار داستان کمی متفاوته. همکاری مجلس عوام از یه طرف و کمک خودروسازان از طرف دیگه، باعث شده عملیات‌های انتظامی با خشونت بیشتری انجام بشه. لازم به توضیح است، منظور از خشونت بیش‌تر اینه که از این به بعد به جای مسافرت در جوار سارقین، ‌می‌شه یه کوچولو زد به سپرشون. همین. این ماشینا یه موتور دیزلی ۳ لیتری ۲۷۵ اسب‌بخاری دارن که شتاب اولیه‌اش ۸٫۳ ثانیه و آخرین سرعتش ۲۳۷ کیلومتر در ساعته. این خودش جای تعجیب داره. چون تو انگلیس گازوئیل از بنزین گرون‌تره. خود انگلیسی‌ها هنوز باورشون نمی‌شه یه همچین چیزی واقعیه. همش فکر می‌کنن دوربین مخفیه.
 

Lamborghini Gallardo

ببین آقاجون. توی این یه گزینه، چارچوب ژورنالیستی و اصول بی‌طرفی و خودداری از تبلیغ حالیم نیست. من یه طرفدار تیفوسی لامبورگینی‌ام. خلاص! نمی‌دونم گرفتی یا نه. تو رو وجدانت، ارزش نداره به خاطرش ۱۰ سال بری زندان؟ اگه به منه که می‌خوام یه روز همچین با ۳۰۰ تا بزنه تو قاچ کمرم که نتونم پاشم. بعدش هِی بیاد از روم عقب جلو کنه تا مطمئن شه قشنگ پوکیدم. احتمالا الان دیگه گرفتی چجوری خرابشم. لامبورگینی به مناسبت صد و پنجاه و دومین سالگرد تاسیس نیروی پلیس، دو تا از اینا رو هدیه داده بهشون. می‌گن از اون به بعد تو کمربندی لاتزیو، کسی بیشتر از ۴۰ تا نمی‌ره. چی؟ مثلا بخواد یهو خر شه سبقت بگیره؟ ۳٫۷٫ فقط سه و هفت ثانیه طول می‌کشه تا برسه دم گوش یارو. یعنی بنده خدا تازه دنده ۲ رو چاق کرده می‌خواد بزنه ۳، دوستان عزیز لامبورگینی‌ سوار، قپونی بردنش آب خنک خورون.
 

Mercedes Benz CLS

توی بزرگراه‌های بی در و پیکر و بدون محدودیت سرعت آلمان، یه چیزی هست بهش می‌گن Rocket. دیگه تا تهشو بخون. آلمانی‌ها مهندس به دنیا می‌یان، دکتر از دنیا می‌رن. مرسدس عزیز قوی‌ترین مدل CLS رو داده یه تیمی به نام «برابوس». اونا هم خیلی آروم و مهربون یه موشک دادن تحویل مرسدس. می‌دونین که تو آلمان جرائم رانندگی، محکومیت قضایی داره. یعنی اگه کار بدی بکنی، صاب مرسدس می‌تونه همونجا وسط اتوبان اوپنهایم اعدامت کنه. واژه تا دندون تقویت یعنی این. یعنی یه موتور ۶٫۳ لیتری دوازده سیلندر با ۷۲۰ اسب‌بخار قدرت. یعنی صفر تا ۱۰۰ تو ۳ ثانیه. یعنی صفر تا ۲۰۰ تو ۱۰٫۵ ثانیه. یعنی صفر تا ۳۰۰ تو ۲۹٫۵ ثانیه. یعنی ۳۶۷ کیلومتر در ساعت سرعت. خدائیش ۴۳۰ هزار دلار نمی‌ارزه واسه یه ماشینی که از خودشم جلو می‌زنه؟
 

Porsche 911 Carrera

مرسدس کم بود،‌ پورشه هم اومد تا گوشی بیاد دست همه. من بعد از این، لایی‌بازی، دوردور بازی و دستی‌بازی تعطیله. مفهوم بود؟ دیگه بچه‌ام مریضه و عروسیه داداشمه و به خدا نفهمیدم تعطیله. مفهوم بود؟ ۹۱۱ که اومد سراغت، بکش بغل جریمه‌تو بگیر دوباره راه بیوفت. البته اگه تونستی. وقتی پورشه اعزام می‌شه یعنی کار بیخ پیدا کرده. یارو تو مونیخ خلاف کرده، پلیس از کلن پورشه می‌فرسته. دو سه دقیقه‌ای تو راه بوده فقط. از یه موتور ۳٫۸ لیتری خوابیده که ۳۷۰ اسب‌بخار قدرت داره، انتظار دیگه‌ای هم نمی‌ره. وقتی صفر تا ۱۰۰ فقط ۴٫۵ ثانیه می‌شه و سرعت نهایی از ۲۹۷ تا بالاتر می‌ره، چه باید کرد؟ نگفته نمونه که پورشه در ساخت این معجون از تیونینگ TechArt هم بی‌نصیب نبود.
 

Spyker C8

اگه اسم اسپایکر رو تا حالا نشنیدین، ‌حق دارین. یه شرکت هلندیه. حالا چون اسمش آشنا نیست دلیل نمی‌شه که چیز بدی باشه. ولی این قبول که کلا ماشین عجیبیه. موتورش رو آئودی آلمان ساخته. یه موتور ۴٫۲ لیتری هشت سیلندر با ۶۰۰ اسب‌بخار نیرو‌ بسه دیگه. آخه چرا ماشین پلیس باید روباز باشه؟ مگه می‌خوان تفریح کنن؟ اصلا مگه تو هلند نیاز به یه ماشین ۳۰۰ هزار دلاری هست؟ بعضیا می‌گن هلندی‌ها اینو ساختن تا به بقیه نشون بگن، ما هم بلدیم. احتمالا این بقیه، ایتالیا و آلمان هستند. دست آخرم معلومه که دوباره همینا رو رنگ می‌کنن می‌دن به خورد ملت گل‌پرورشون. به ما چه؟ فقط همین رو بدونیم که صفر تا ۱۰۰ رو تو ۴٫۵ ثانیه پُر می‌کنه و آخرین سرعتش ۳۰۰ کیلومتر در ساعت می‌شه، کافیه.

شاید به جرات بتوان گفت که نا شناخته ترین مکانهای روی زمین اعماق اقیانوس ها می باشد که به دلایل بسیار زیادی اکتشاف در آنها سخت می باشد و هنوز جانوران و موجودات بسیار زیادی در اعماق دریاها و اقیانوسها ناشناخته باقی مانده اند . در زیر تصاویری از گونه هایی بسیار عجیب از ماهی هایی مشاهده می نمایید که علاوه بر اینکه گونه هایی کمیاب محسوب می شوند، لقب زشت ترین و بد ریخت ترین ماهی های دنیا را به خود اختصاص داده اند :

منبع: لست سکند

در قرن بیست ویکم آسمان خراش هایی که بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ متر ارتفاع دارند هرگز مانند این دوره شایسته این نام نبوده اند. ده برج مرتفع جهان که در پنج قاره کره زمین واقع شده اند ، نمادهای شکوه ، ثروت و احترام هستند


در رده بندی مرتفع ترین برج های جهان مقام نخست به برج دبی تعلق دارد. عملیات احداث این برج در سال ۲۰۰۴ آغاز شد و براساس برنامه باید در سال آینده خاتمه یابد. سازندگان آن ارتفاع نهایی این برج که هم اکنون از ۶۳۰ متر فراتر رفته است را فاش نکرده اند، اما پیش بینی می شود که ارتفاع نهایی آن حدود ۸۰۰ متر باشد.

__________________________________________________________

دومین برج مرتفع جهان در اروپا واقع شده است. عملیات احداث برج « راشیا تاور» از سال ۲۰۰۷ توسط شرکت فاستر اند پارتنرز در محله تجاری شهر مسکو آغاز شده است. ارتفاع نهایی این برج ۶۱۲ متر خواهد بود.

__________________________________________________________

ساتیاگو کالاتراوا، آرشیتکت اسپانیایی طراح برج « شیکاگو اسپایر» است که در خاتمه عملیات اجرایی اندکی بیش از ۶۰۹ متر ارتفاع خواهد داشت. « شیکاگو اسپایر » مرتفع ترین برج ایالات متحده و سومین آسمان خراش جهان خواهد بود. احداث این برج که در نزدیکی دهانه رود شیکاگو رایور در حاشیه دریاچه میشیگان واقع شده در سال ۲۰۱۱ خاتمه می یابد.

_________________________________________________________

« پنتومینیوم » چهارمین برج مرتفع جهان نیز در دبی و در قلب منطقه مارینا قرار دارد. احداث این برج که در نهایت ۵۱۶ متر ارتفاع خواهد داشت از سال ۲۰۰۷ آغاز شده است.

_________________________________________________________

باز هم این شیخ نشین دبی است که پنجمین برج مرتفع جهان در آن واقع شده است. برج العالم که در منطقه « بیزنس بی » دبی قرار دارد در پایان عملیات اجرایی اش در سال ۲۰۱۱ با ۱۰۸ طبقه ۵۰۱ متر ارتفاع خواهد داشت.

_________________________________________________________

احداث برج شانگهای ورلد فایننشال سنتر در بندر شانگهای چین از سال ۱۹۹۷ آغاز شده و باید در سال جاری خاتمه یابد. این برج با ۴۹۲ متر ارتفاع بلندترین برج قاره آسیا و ششمین برج مرتفع جهان می شود.

_________________________________________________________

برج اینترنشنال کامرس سنتر در هنگ کنگ که احداث آن در سال ۲۰۱۰ خاتمه خواهد یافت با ۴۸۴ متر ارتفاع مقام هفتمین برج مرتفع جهان را به خود اختصاص خواهد داد.

_________________________________________________________

برج گوانگژو در شهر کانتون چین در حال احداث است. این برج با ۴۵۰ متر ارتفاع نهایی هشتمین آسمان خراش جهان خواهد بود که البته با آنتنی که برفراز آن نصب می شود ارتفاعش به ۶۱۰ متر بالغ خواهد شد.

_________________________________________________________

احداث برج تایپه ۱۰۱ در شهر تایپه ، پایتخت تایوان در سال ۲۰۰۴ خاتمه یافت. این برج با ۴۴۸ متر ارتفاع برای مدت کوتاهی مرتفع ترین برج جهان بود ، اما اکنون در مقام نهم جای گرفته است.

_________________________________________________________

برج « فریدوم تاور » در محله منهتن نیویورک و در محل سابق برج های دو قلوی مرکز تجارت جهانی که در حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نابود شدند ، در دست احداث است. احداث فریدوم تاور از آوریل ۲۰۰۶ آغاز شده است.